با شکلگیری فناوریهای نوین رسانهای برای شبکهسازی اجتماعی در چندسال اخیر و جدی شدن این رسانهها، جامعهشناسان و اخلاقشناسان نگاهی متمرکزتر بر این فضاها داشتهاند تا با بررسی ساختار رفتاری افراد حاضر در این شبکهها به موضوعی که به آن اخلاق مجازی میگوییم برسند. اما میشود گفت لجام گسیختگی حضور این شبکهها در ایران این فرصت را خیلی به فعالان این حوزه و جامعهشناسان و دانشمندان علوم شناختی نداد و یا دوری این دو گروه در زمان حضور اولیه، جلوی بررسی کنشهای رفتاری کاربران را گرفت تا چنین مسالهای دور از موضوعات روز جامعه بماند، آن هم در حالی که هر روز شاهد خروجیهای مثبت یا منفی در آن بودهایم که نشان میداد جامعه هر روز به این فضا تشنهتر میشود و نیاز به بررسی آن جدیتر.
شبکههای اجتماعی
نسبت به فعالیت و مدیریت چند سالهای که در حوزه شبکههای اجتماعی دارم، و تجربهای هر چند اندک در این حوزه کسب کردهام؛ نظرات خودم را در این بخش مطرح میکنم.
این نسل خوب خواهد شد
چرا رسانههای اجتماعی ما را نابود نمیکنند؟ هنگامی که مردم از اینکه چگونه گوشیهای هوشمند جوانان ما را آلوده میکنند ابراز نگرانی میکنند، من در دلم میخندم. این اضطراب که اینترنت باعث خراب شدن تعاملات واقعی انسان میشود یادآور این است که در سالهای اول انقلاب عدهای نگران بودند که دستگاه ویدئو جامعه را به فساد بکشاند. باید صریح صحبت کنیم؛ بسیار روشن است که نگرانی در مورد حجمه فرهنگی (آسیب رساندن به ما به عنوان یک جامعه) همیشه با روند فعلی تکرار میشود و دوباره و دوباره و دوباره بازی خود را ادامه میدهد.
آنچه که در فناوری، فرهنگ و جامعه اتفاق میافتد تنها تکامل است. فناوریها تعاملات واقعی انسان را تضعیف نمیکنند؛ در عوض، افراد را آنگونه که هستند، نشان میدهند. من دیدهام که دختران ۱۴ ساله ۱۰ دقیقه طول میکشد تا بهترین ایدههای خود را به دست آورند، در اینستاگرام آن را بنویسند و بعد از آن دوست دارند این روند را ادامه دهند. این رفتار شاید سطحی موجب نگرانی متخصصان میشود که فکر میکنند تکنولوژی باعث ایجاد چنین رفتارهایی در نوجوانان میشود. اما این چیزی که نوجوانان همواره تلاش کردهاند که به آن برسند، مورد علاقه و توجه همسالان خود و دیگران قرار گرفتن است. گرفتن سلفی در اینستاگرام تکامل این رفتار مشابه است.
هشتگ میزنم، پس هستم!
گذری بر استفاده از شبکههای اجتماعی و تاثیر آن بر اجتماع
مدتها از تشکیل جوامع مختلف میگذرد و مردم برای انتقال پیام خود در جامعه از موارد گوناگونی همچون دود، نقاشی، نامهنگاری، تلگراف، تلفن، روزنامه و… استفاده کردهاند. تمامی این موارد در حال حاضر هم قابلیت استفاده را دارند اما در جوامع خیلی محدود و بهتر است بگوییم برخی صرفا جهت سرگرمی و نوستالژیک بودن مورد استفاده قرار میگیرند.
اولین قدم برای آنچه ارتباطات اجتماعی نو گفته میشود اینترنت بود. اینترنت توانست گرههای موجود در جامعه را به یکدیگر پیوند دهد؛ این پیوند آنقدر بسط پیدا کرد و مستحکم شد که ناگزیر تمام جوامع درگیر آن شدهاند و همراه نبودن با این موج را ضعف در روابط دانسته و سعی در ایجاد جامعههای کوچک و سپس بزرگتر در بستر اینترنت نمودند. رسانه ذاتا باعث ارتباطات اجتماعی میگردد. حال میخواهد این رسانه تصویری باشد و یا مبتنی بر صدا و نوشتار. آن چیزی که باعث اجتماعی شدنشان میگردد “مردم” هستند. پس هر فرد بالطبع ناقل پیام است که با بسط پیدا کردن آن گرهها (عموما فردی و سازمانی) را به یکدیگر متصل میکند و باعث ایجاد جامعهای به بزرگی یک جهان واحد میگردد.