در دنیای دیجیتال که روزبهروز گستردهتر میشود، ابزارهای طراحیشده برای افزایش بهرهوری و سازماندهی به بخش جداییناپذیری از زندگی ما تبدیل شدهاند. یکی از این ابزارها، «Notion»، کاربران را با انعطافپذیری، طراحی زیبا و قابلیتهای یکپارچهسازی خود مجذوب کرده است. در نگاه نخست، این ابزار به افراد قدرت میدهد تا کارها، یادداشتها و ایدههای خود را به شکلی منظم مدیریت کنند. اما در پس این ظاهر جذاب و صفحات قابل سفارشیسازی، یک پارادوکس پنهان است: نوشن، همانند بسیاری از ابزارهای دیجیتال مدرن، برخلاف وعدههایش، اختیار و استقلال فکری کاربران را تضعیف میکند. این ابزار بهطور نامحسوس انسان را از قدرت تفکر خام و خلاقانه دور کرده و او را در توهم کنترل گرفتار میسازد، درحالیکه در واقعیت او را وابسته به ساختاری میکند که نحوه تفکر، برنامهریزی و خلق کردنش را تعیین میکند.
رسانه
ارتباطات گسترده و ملالتهای آن
کتاب «ارتباطات گسترده و ملالتهای آن» نوشته «راجرز بروبیکر» را شاید بشود به عنوان یکی از آثار مهم در تحلیل تأثیرات فناوریهای دیجیتال بر روابط اجتماعی و فردی در عصر معاصر دانست. نویسنده در این اثر به بررسی پدیده «Hyperconnectivity» یا همان اتصال بیش از حد به شبکههای دیجیتال و پیامدهای آن بر جامعه و هویت فردی میپردازد. یکی از نقاط قوت کتاب تحلیل دقیق و مستند از تغییرات اجتماعی ناشی از این پدیده است. بروبیکر با استفاده از مجموعهای از مطالعات موردی و دادههای تجربی، به توصیف و تحلیل نحوه تغییر در تعاملات اجتماعی، هویت فردی و احساسات وابسته به آنها میپردازد. این بررسی دقیق نشان میدهد که چگونه ارتباطات دیجیتال میتواند به تغییرات عمیق در ساختارهای اجتماعی و نحوه تعامل افراد با یکدیگر منجر شود.
تکامل ترسناک نیست
چند سالی است با همهگیری رسانههای اجتماعی این صدا برخاسته که «رسانههای مکتوب در خطر هستند.» اما آیا ما توان مقابله با تغییر رفتار رسانهای جامعه را داریم؟ آیا ما توانستهایم انقلاب در سیستمهای ارسال پیام را بگیریم؟ آیا ما توانستهایم با پیشرفت در حوزه صدا و تصویر (مشخصا سینما) مقابله کنیم؟ اینها سوالاتی است که بایستی قبل از ورود به بحث برای آنها پاسخی بیابیم. باز هم شبیه به دیگر موارد که دچار تغییر میشوند ما صرفا چند نقطه تاریک و صرفا سمت و سوی خود را در رسانه میبینیم. بی آنکه بخواهیم ببینیم جامعه چه میخواهد.
ما مخاطبهای ساده
بررسی موردی توییت انتقادی یاشار سلطانی، خطاب به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
دیروز آقای یاشار سلطانی توییتی را خطاب به دکتر نمکی داشتند (لینک) که در فضای مجازی بحث برانگیز شد. اول با دو دید این توییت را بررسی کوتاهی داریم و سپس به چند و چون آن میپردازیم. این بررسی صرفا جنبه تئوری دارد و قرار نیست قضاوتی نسبت به نگارندهی توییت داشته باشیم. احتمالات بیان شده هم صرفا برای بررسی از جنبهی تئوری رسانهای است.
کدام سینمای انقلابی؟
شاید بشود تغییرات در محتوای سینمای ایران را جزو سریعترین تغییرات ساختاری در سیاستگذاریهای فرهنگی هنری در خاورمیانه یا جهان دانست. این تغییرات همواره به دلیل نداشتن چشمانداز دقیق از اوضاع فرهنگی و سلیقهای عمل کردن هر دولت شکل گرفته است. این تغییرات را در چند نسل اساسی از لحاظ محتوا میشود بررسی کرد. از سینمای جنگ گرفته تا سینمای سیاسی و از سینمای موج نو (نسل دوم و سوم) تا سینمای گیشه. اما چشمانداز حکومت در تمام این سالها این بوده است تا هویت سینمای ایران را سینمایی انقلابی یا دینی نشان دهد. سینمایی که روحیه مقاومت را براساس سیاستهای کشور همراه داشته باشد. از هزینههای گزاف فیلمهای مذهبی تا فرصتهای طلایی برای فیلمهای دفاع مقدس و انقلابی میشود دانست که این سرمایهگذاری با هدفی شکل گرفته، اما موفق نبوده است.