سلبریتی، نماد فروپاشی اجتماعی

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

مواضع سلبریتی‌ها گاهی به قدری سخیف می‌شود که حتی کسرشان است که به آن‌ها پرداخت. شاید این موضع‌گیری‌ها در نقاط حساس تاریخی بیشتر محسوس باشند. و تجربه‌ی نزدیک به این فضا، امثال علی کریمی، فرخ‌نژاد، کرمی، ارجمند باشند که از کشور خارج شدند و نمونه‌ی داخلی مثل الناز شاکردوست و قانون اساسی و حمایت ارتش تا شهاب حسینی که این روزها برای روسیه موضع گرفته است باشد.

همان شهاب حسینی ضد جنگ و صلح‌طلبی که شاید ندانید زمانی که مقام شوالیه فرانسه و‌جایزه‌ی کن قبول کرد، به فرانسه و خدمات مفیدی که به کشورهای آفریقایی داشته و روحیه صلح‌طلبش در زمان جنگ ایران و عراق و… فکر کرده، و یا زمانی جایزه‌ی بهترین کارگردانی جشنواره Action on آمریکا را گرفت، اشک شوق برای صدور دموکراسی و آزادی به عراق و افغانستان و تحریم‌های همه جانبه علیه ایران، در چشمانش حلقه زد.

سلبریتی‌ها در همه جای دنیا یک رویه را دارند، به زعم طرفداران و موقعیتی که پیدا می‌کنند، حس کاذبی دارند که “من درست می‌گویم”. اما نکته‌ای که وجود دارد شکل برخورد با این مواضع در اجتماع و حکومت‌ها است. به طور مثال در فضای شکل گرفته‌ی پاییز ۱۴۰۱، جدای از سلبریتی‌های داخلی و آن‌هایی که از کشور خارج شده بودند و مواضع لحظه‌ای که گاها براثر فومو و یا ترس دور افتادن از حلقه‌های درونی خودشان بود، سلبریتی‌های خارجی از خابی تا راجر واترز هم وارد صحنه شدند و موضع گرفتند. اما در ادامه‌ی وقایع مختلف کوچک و بزرگ در سایر کشورها، شاهد بودیم که چگونه این افراد از همه وقایع بی‌اطلاع می‌شوند و در سکوت کلیپ‌های تیک تاکی و اینستاگرامی خودشان را می‌سازند، چون می‌دانند حکومت و قانون اجازه‌ی عبور از حد مشخص برای این افراد را نمی‌دهد و هر موضع نابجا برایشان هزینه دارد. یا موضع‌گیری‌های خواننده‌های داخلی که از حال بد و روی صحنه نرفتن گفتند، اما ۳ فروردین کنسرت دارند! چون هزینه دادن برای آن‌ها نیست، چون همان حس “من درست می‌گویم” می‌شود “من رهبری می‌کنم” و مردم باید هزینه بدهند.

به طور مثال در یک مورد راجر واترز ستاره گروه موسیقی پینک فلوید در روز چهارشنبه هشت فوریه در شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد جنگ اوکراین گفت: “ناتو و آمریکا در تحریک روسیه برای حمله به اوکراین مقصر هستند.” و با چنین پاسخی از سمت معاون سفیر آمریکا در سازمان ملل روبرو شد که گفت: “ضمن احترام به واترز، بعنوان یک موسیقیدان او صلاحیت صحبت درباره امنیت اروپا را ندارد.” یا حتی مواضع دیگر سلبریتی‌ها و شخصیت‌های مختلف را که دنبال کنیم، حرفی از سرکوب اعتراضات در فرانسه، اعتصابات در انگلیس و یا کشتن افراد در آمریکا توسط پلیس دیده نمی‌شود، زیرا حکومت و ساختارهای قانونی اجازه‌ی فضاسازی اجتماعی را به یک شخصیت به اصطلاح هنری نمی‌دهند. اما در ایران با نبود این قانون و مقابله با چنین افرادی، هرکسی از هر نقطه‌ای موضع‌گیری دارد و خبرها و شایعات را منعکس می‌کند. و اگر حرفی در مخالفت زده شود (نه اینکه برخورد قضایی صورت بگیرد)، گفته می‌شود آزادی‌بیان وجود ندارد. از دید این افراد آزادی‌بیان و آزادی در هر بخشی برایشان حق محسوب می‌شود، چه مالیاتی باشد چه موضع‌گیری. و همه‌ی جامعه و ساختارها به این افراد بدهکار هستند!

اما با نگاه ریشه‌ای‌تر که ببینیم، وقتی قوانین مالیاتی و قضایی کشور دچار ضعف باشد و صرفا سهم مالیات از ساختار مولد جامعه گرفته شود و این زالوصفتان رها باشند و با پول مردم رشد کنند، و هزینه‌ی حرف زدن و اعتراض برای بقیه‌ی اقشار جامعه باشد، و بازی‌های سیاسی این قشر تهی از فکر را صرفا برای برد تبلیغاتی استفاده کنند، باز هم باید شاهد این رویه باشیم و کریمی‌ها و فرخ‌نژادها را ببینیم. وقتی نیروی بازدارنده‌ و اهرم برای کشیدن ترمز این دست افراد وجود نداشته باشد، این می‌شود که روزی ‏رضا کیانیان در جایی گفته بود: “هیچ جای جهان از بازیگر سینما نمی‌پرسند چقدر درآمد داری” بله نمی‌پرسند، چون در سینمای جهان، به محض انعقاد قرارداد ستاره‌ها با طرح‌ها، کسر مالیات انجام می‌شود و همه چیز از رقم‌های تولید و مارکتینگ فیلم و دستمزد‌ها شفاف است. و یا مهناز افشار که در مصاحبه‌ای با صدای آمریکا گفت مالیات هم نمی‌دادیم تا سال‌ها و حالا دلسوز مردم شده و در بی‌وطنی گوی سبقط رو از همه ربوده و با اجاره‌ی صفحه‌اش به مجموعه‌ی توانا با مدیریت مریم معمار صادقی که در صحبتی گفته بود: «جنگ باعث شروع زندگی بهتر برای مردم می‌شود»، دشمنی خودش را نه با جمهوری اسلامی، که با موجودیت ایران مطرح کرده است. سلبریتی یعنی بنده‌ی پول و توجه، یعنی اگر تو به من یک میلیون بیشتر بدهی، نوار سبز و بنفش می‌بندم و اگر بخواهی سربند. هرچند زمان مشخص می‌کند کدام سلبریتی‌ها ارز دیجیتال گرفتند و کدام دسته که وضع مالی بهتری داشتند، شرایط دیگری برای صحنه‌گردان‌ها چیدن. نرخ امروز این جماعت چیزی‌ست که این روزها می‌بینیم، خاندان پهلوی!

لینک کوتاه یادداشت: https://resasanian.ir/XH4tB

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *